تاریخچه قهوه

تاریخچه قهوه
«قهوه - نوشیدنی محبوب تمدن نوین است.»
توماس جفرسون
هیچکس اطلاع ندارد که قهوه دقیقاً از چه زمان و چگونه کشف شد، اما دربارهٔ آن افسانههای زیادی وجود دارد.
افسانهای از اتیوپی
قهوههایی که در سرتاسر جهان کشت میشوند، میراث جنگهای باستانی قهوه در فلات اتیوپی هستند. طبق افسانههای باستانی، اولین بار در این سرزمین، یک گلهٔ بز متعلق به مردی به نام کالدی پتانسیل این دانههای محبوب را کشف کرد.
طبق این روایت، وقتی کالدی متوجه شد بزهایش پس از خوردن یک گیاه خاص انرژی زیادی میگیرند و شبها نمیخوابند، قهوه کشف شد. کالدی این موضوع را به اطلاع راهب صومعهٔ دهکده رساند. او هم با این گیلاسها، یک نوشیدنی درست کرد و متوجه شد این نوشیدنی مدتها او را برای عبادت عصر هوشیار نگه میدارد. این راهب کشف خودش را با راهبان دیگر صومعه در میان گذاشت و کمکم اطلاعات مربوط به این گیلاسهای انرژیزا در همهجا پخش شد.
طولی نکشید که این خبر به شرق هم رسید و قهوه راه خود را به شبهجزیرهٔ عربستان و بعد به سرتاسر دنیا باز کرد.
شبهجزیرهٔ عربستان
کشت و تجارت قهوه در شبهجزیرهٔ عربستان شروع شد. در قرن پانزدهم میلادی، قهوه در منطقهٔ جنوبی عربستان یعنی یمن کشت میشد و تا قرن شانزدهم در ایران، مصر، سوریه و ترکیه هم شناخته شده بود.
کمکم در شهرهای سراسر خاورمیانه، قهوه نه تنها در خانهها، بلکه در بسیاری از قهوهخانههای عمومی هم سرو میشد. در آن زمان، محبوبیت قهوهخانهها بسیار زیاد بود و مردم دائماً برای فعالیتهای اجتماعی مختلف به آنها رفت و آمد میکردند.
در این مکانها مردم علاوه بر نوشیدن قهوه و گفتگو با یکدیگر به موسیقی گوش میدادند، اجرای هنرمندان را تماشا میکردند، شطرنج بازی میکردند و در جریان اخبار قرار میگرفتند. قهوهخانهها با سرعت تبدیل به مراکزی مهم برای تبادل اطلاعات شدند، طوری که به آنجا «مدرسه خردمندان» نیز گفته میشد.
با بازدید هزاران نفر از شهر مکه در هر سال، کم کم دانش مربوط به این «شراب عربی» در سراسر جهان پخش شد.
ورود قهوه به اروپا
اروپاییهایی که بهطور مداوم به خاورمیانه سفر میکردند، داستان این نوشیدنی تیرهرنگ غیرعادی را به اروپا بردند. در قرن هفدهم قهوه به اروپا هم رسید و در سرتاسر این قاره مورد محبوبیتی وسیع قرار گرفت. البته برخی از مردم با ترس و تردید به این نوشیدنی جدید واکنش نشان داده و آن را «اختراع تلخ شیطان» مینامیدند و حتی وقتی در سال ۱۶۱۵، قهوه به ونیز ایتالیا رسید، روحانیون محلی آن را محکوم کردند. این مناقشه بهحدی جدی بود که از پاپ کلمنت هشتم درخواست مداخله شد. او تصمیم گرفت که قبل از قضاوت، مقداری قهوه بنوشد، اما خوشبختانه طعم قهوه برای او بهحدی دلپذیر بود که آن را تأیید کرد.
با وجود این بحثها، قهوهخانهها به سرعت در شهرهایی مثل انگلیس، استرالیا، فرانسه، آلمان و هلند تبدیل به مرکز ارتباط و فعالیت اجتماعی شدند. در انگلیس، مکانهایی به نام «دانشگاه پنی» ظهور کردند و دلیل این انتخاب نام این بود که افراد میتوانستند با پرداخت یک پنی، یک فنجان قهوه بخرند و در هنگام صرف آن، به گفتگو با یکدیگر بپردازند.
کمکم قهوه جایگزین نوشیدنیهای رایج صبحگاهی آن زمان مانند آبجو و مشروب شد. افرادی که به جای الکل قهوه مینوشیدند، روز خود را با انرژی و هوشیاری شروع میکردند و همانطور که انتظار میرود، کیفیت کارشان هم به میزان زیادی بهبود پیدا کرده بود.
در واسط قرن ۱۷ میلادی، بیش از ۳۰۰ قهوهخانه در لندن وجود داشت که بسیاری از آنها محل گردهمایی مشتریان همفکر، از جمله بازرگانان، دلالان و هنرمندان بودند. کمکم مشاغل مختلفی بر اساس این قهوههای تخصصی ظهور کردند. مثلاً شرکت لویدز لندن از قهوهخانه ادوارد لویدز به وجود آمد.
مزارع سطح جهان
با بیشتر شدن تقاضای این نوشیدنی، به تدریج رقابتی شدید برای پرورش قهوه خارج از عربستان شکل گرفت.
هلندیها سرانجام در نیمه دوم قرن 17 میلادی به نهالهای قهوه دسترسی پیدا کردند. اولین تلاش آنها برای کاشتن این نهالها در هندوستان شکست خورد، اما تلاش بعدی آنها برای کاشتن قهوه در باتاویا، در جزیره جاوهی اندونزی فعلی، موفقیت آمیز بود.
این گیاهان رشد کردند و خیلی زود هلندیها موفق شدند تجارت مولد و رو به رشدی بر پایه قهوه بنا کنند. بعد از آن هلندیها کشت درختان قهوه را به جزایر سوماترا و سلبس گسترش دادند.
ورود قهوه به آمریکا
در سال ۱۷۱۴، شهردار آمستردم یک گیاه جوان قهوه را به لویی چهاردهم پادشاه فرانسه هدیه داد. پادشاه دستور داد که این گیاه را در باغ گیاهان سلطنتی پاریس بکارند. در سال ۱۷۲۳ یک افسر جوان نیروی دریایی به نام گابریل دو کلیو نهالی از این گیاه پادشاه تهیه کرد. او در سفری چالش برانگیز - با آب و هوای وحشتناکی که ممکن بود نهال را از بین ببرد و با حمله دزدان دریای - موفق شد این گیاه را به سلامت به مارتینیک منتقل کند.
پس از کاشت گیاه نه تنها این نهال رشد کرد بلکه منجر به تولید ۱۸ میلیون درخت قهوه در جزیره مارتینیک در طی ۵۰ سال بعد شد. عجیبتر اینکه، این نهال پدر همه درختان قهوه در کارائیب، آمریکای مرکزی و جنوبی است.
وجود قهوه مشهور برزیلی هم مدیون تلاشهای فرانسیسکو د ملو پالهتا است که توسط امپراطور برای تهیه نهال قهوه به گویان فرانسه فرستاده شد. فرانسویها حاضر به اهدای این درخت نبودند اما همسر یکی از فرمانداران فرانسوی که مجذوب ظاهر جذاب او شده بود، قبل از رفتن یک دسته گل بزرگ به او هدیه داد - دانههای قهوهای که در این دسته گل مخفی شده بودند، صنعت چند میلیارد دلاری قهوه را در این منطقه شکل دادند.
بهتدریج مبلغان و مسافران، بازرگانان و مستعمرهنشینان همچنان دانههای قهوه را به سرزمینهای جدید منتقل کرده و درختان قهوه را در سرتاسر جهان کاشتند. مزارع مختلف در جنگلهای استوایی باشکوه و ارتفاعات ناهموار کوهستانی برپا شدند. برخی از محصولات زراعی شکوفا شده و برخی دیگر عمر کوتاهی داشتند. اقتصاد قهوه منجر به شکلگیری کشورهای جدیدی شد و ثروتهای زیادی ایجاد کرد. تا انتهای قرن هجدهم میلادی، قهوه تبدیل به یکی از سودآورترین محصولات صادراتی جهان شد و حالا بعد از نفت خام، قهوه مادهای است که بیشترین تقاضا را در سطح جهان دارد.